درخواست علیرضا نوری برای تجدید مرخصی عبدالله نوری

[آقاى عبدالله حسن]، سفیر بنگلادش آمد. گفت، مردم کشورش خاطرات و آثار سفر شما به بنگلادش را فراموش نمى‌کنند و نیز از تأثیرى که در حل مشکل کشورش با هند بر سر آب‌هاى شمال داشتید، ممنون‌اند. خواست، سفر دیگرى به داکا بروم. من هم از موارد مهم زمینه‌هاى همکارى صحبت ‌کردم. آقاى دکتر علیرضا نورى، [نماینده تهران] آمد. خواستار اقدام من، براى تجدید مرخصى هفتگى برادرش [آقای عبدالله نوری، وزیر اسبق کشور] و آزادى مشروط او شد و گفت، احتمالاً به خاطر رفتن دکتر [ابراهیم] یزدى، [رهبر نهضت آزادی] و بعضى از ملى مذهبى‌ها به ملاقات او، مرخصی‌اش قطع شده و گفت، وضع مجلس نامساعد است و عملاً خدمتى نمى‌شود. وضع دولت هم خوب نیست؛ به خصوص وضع بیمارستان‌ها خراب است و بدهکارند و [آقای مسعود پزشکیان]، وزیر بهداشت، دائماً وعده‌هاى بى‌پشتوانه مى‌د‌هد و جناح‌هاى دوم ‌خردادى بر سر عضویت در هیئت‌رئیسه مجلس، دچار اختلاف شده‌اند. عصر آقاى [محمدرضا] عباسى‌فرد، حقوقدان شوراى نگهبان و عضو مجلس خبرگان آمد. براى نامزدشدن در انتخابات آینده مجلس -با هدف بیرون رفتن از شوراى نگهبان- مشورت ‌کرد و گفت، در جوانى‌ که براى تبلیغ به رفسنجان رفته بوده، آنجا متوجه شده که زمان سفر من به قم براى تحصیل، مبدأ تاریخی براى محافل مذهبی و روحانى منطقه بوده و سپس در مجلس اول، تحت تأثیر من قرار گرفته و تاکنون در همه موارد مهم، از مشورت با من استفاده ‌کرده است. براى تهیه محلى جهت دبیرخانه مجلس خبرگان در تهران، چاره‌جویى‌ کرد و نیز در مورد نحوه روابط مجمع [تشخیص‌ مصلحت نظام] با سه قوه سؤالاتی داشت.