منتشر شده در تاریخ :

سایت خبر فوری
یک عکس یک روایت: مرگ غمانگیز فروغ فرخزاد
در یکی از زمستانیترین روزهای شعر فارسی، فروغ فرخزاد، شاعری که واژهها را با جان مینوشت، در بازگشتی بیبازگشت از استودیو گلستان، در تصادفی تلخ جان باخت. روز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، میان تدوین یک فیلم و دلنگرانی برای خانه، سرنوشت در خیابان دروس مسیر زندگی او را برید؛ شاعری که نوار صدای ناتمامش، برای همیشه ناتمام ماند. پیش از ظهر روز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، در حوالی خیابان تختجمشید در فضای خفه و شلوغ «استودیو فیلم گلستان»، دختری با موهای پریشان و دستهایی آغشته به جوهر خودنویس، آرام و متمرکز در دل تدوین فیلمی نشسته بود. فروغ بود؛ فروغ فرخزاد دختری که شعر را نه بر کاغذ که با تمام جانش مینوشت. آن روز چیزی شبیه دلآشوب در هوا بود. سرش درگیر تدوین فیلم «خانه سیاه است» بود اما دلش جای دیگری بود. به گزارش فرارو، نزدیک ظهر، فروغ برای صرف ناهار به خانه مادرش رفت. در آن خانه اتفاق دیگری در جریان بود؛ خواهرش ناخوشاحوال بود و غش کرده بود. فضای خانه سرد و نگرانکننده بود اما فروغ بعد از لقمهای ناهار بار دیگر به استودیو برگشت. آرام نبود. ابراهیم گلستان همانجا مشغول کار بود، محمود هنگوال هم در استودیو حضور داشت. نوار صدا خراب شده بود و دستگاه توان پاک کردنش را نداشت. فروغ ناراحت بود اما همانطور که همیشه به عمل میاندیشید نه به اضطراب گفت: «من این نوار رو میبرم، پاک میکنم مییارم».
