منتشر شده در تاریخ :

سایت شرق دیلی
روایتی از امید، تلاش و پتانسیلهای نهفته در شهرهای کوچک
کار که به عشق گره خورد، چون جویباری است که خاک را زنده کند». این جمله زیبا در کوچههای خاکی گنبد طنینانداز است، جایی که زنی ترکمن با دستهای پینهبسته گلیمی میبافد که نقشهایش قصه قرنها فرهنگ را زمزمه میکند. در بم، باغداری زیر سایه نخلها خرمایی میپروراند که طعمش میتواند جهانیان را مسحور کند. در رامسر، زنی با چند اتاق ساده، اقامتگاهی بومگردی ساخته که مسافران را به قلب طبیعت دعوت میکند. رحمتالله دریجانی: «کار که به عشق گره خورد، چون جویباری است که خاک را زنده کند». این جمله زیبا در کوچههای خاکی گنبد طنینانداز است، جایی که زنی ترکمن با دستهای پینهبسته گلیمی میبافد که نقشهایش قصه قرنها فرهنگ را زمزمه میکند. در بم، باغداری زیر سایه نخلها خرمایی میپروراند که طعمش میتواند جهانیان را مسحور کند. در رامسر، زنی با چند اتاق ساده، اقامتگاهی بومگردی ساخته که مسافران را به قلب طبیعت دعوت میکند. اینها نهفقط کسبوکارهای کوچک، بلکه نبض زندگی شهرهای ایراناند، نبضی که اگر تقویت شود، میتواند اقتصاد ملی را از رخوت به پویایی برساند. پیشتر، گرایش به داراییهای غیرمولد مانند ملک و خودرو بهعنوان مانعی برای تولید بررسی شد (اقتصاد غیرمولد، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴). اما چگونه میتوان سرمایهها و استعدادهای پراکنده در شهرهای کوچک را به جریان انداخت؟ چگونه کسبوکارهای محلی میتوانند قلب تپنده اقتصاد ایران شوند؟ این نوشتار، روایتی است از پتانسیلهای نهفته در گوشهوکنار این سرزمین؛ تأملی بر ریشههای خاموشی اقتصاد محلی و راههای برافروختن دوباره آن. چرا اقتصاد محلی خاموش ماند؟
