منتشر شده در تاریخ :

سایت شرق دیلی
دیپلماسی در دام هژمونی
گزارشهای رسانهای اخیر درباره پیشنهاد توقف سهساله غنیسازی اورانیوم ایران در ازای لغو بخشی از تحریمها که پس از دور پنجم مذاکرات هستهای و با میانجیگری عمان مطرح شده است، لایههای پیچیدهای از دیپلماسی، قدرت و هژمونی را در گفتمان هستهای تهران آشکار میکند. گزارشهای رسانهای اخیر درباره پیشنهاد توقف سهساله غنیسازی اورانیوم ایران در ازای لغو بخشی از تحریمها که پس از دور پنجم مذاکرات هستهای و با میانجیگری عمان مطرح شده است، لایههای پیچیدهای از دیپلماسی، قدرت و هژمونی را در گفتمان هستهای تهران آشکار میکند. این پیشنهاد که در لایه کلانتر با موضوع «توافق موقت» گره خورده، بهوضوح از مواضع ایالات متحده تأثیر گرفته است و بیش از آنکه گامی برای مصالحه باشد، تلاشی برای بازتعریف قواعد بازی به نفع غرب و در تضاد با حقوق مشروع ایران ذیل معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) است. اگرچه این موضوع از سوی اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تکذیب شد، اما تحلیل عمیق این ادعاها، ریشههای سیاسی، حقوقی و ژئوپلیتیک آنها را برملا میکند و نشاندهنده یک استراتژی برای تحمیل محدودیتهای یکجانبه بر تهران است. در بطن این پیشنهاد، اصرار واشنگتن بر سیاست «غنیسازی صفر» نهفته است؛ سیاستی که ریشه در ملاحظات داخلی و فشارهای خارجی دارد. در سطح ژئوپلیتیک، فشارهای اسرائیل بهویژه از سوی بنیامین نتانیاهو، غنیسازی صفر را بهعنوان سپری برای کاهش تهدیدات ادراکی تلآویو ترویج میکند. این فشارها که با لابیگری گسترده در واشنگتن همراه است، پیشنهاد توقف غنیسازی را به ابزاری برای تأمین منافع امنیتی اسرائیل بدل کرده است؛ حتی اگر به قیمت نقض اصول برابری حاکمیتی در انپیتی باشد. ایران با رد قاطع توافق موقت، بر حفظ حق انکارناپذیر خود در غنیسازی تأکید دارد. از سوی دیگر، بقایی در نشست خبری روز دوشنبه، ضمن حمایت مشروط از ایده کنسرسیوم منطقهای برای تولید سوخت هستهای، تصریح کرد که این ابتکار هرگز نمیتواند جایگزین برنامه غنیسازی داخلی شود.
